تو چه میدانی درونِ آدمِ مقابلت همین لحظه که روبروی تو آرام و خونسرد ایستاده و شاید دارد لبخند میزند، چه زمستان سهمگینی برپاست.
تو نمیدانی آدمها، حتی شادترینشان چقدر نگرانی و اندوه میان کالبد آرامش و لبخندشان پنهان کردهاند. تو نمیدانی، تو نمیدانی « رنجی که آدمی را ناگزیر به تظاهر و لبخند میکند چقدر عظیمتر از رنجیست که آدمی را به گریه وا میدارد » .
برچسب : نویسنده : yek-ironi بازدید : 11